شدیدن همه فکر و ذکرم رو مشغول خودش کرده. بیش از اندازه دارم بهش امید میبندم و بهش فکر میکنم، جوری ک اگ نشه احساس شکست بدی خاهم کرد! پروانه های زیادی رو توی دلم حس میکنم وقتی ک ب خودش و یا حتی نشدنش فکر میکنم. چی شد ک تبدیل شد ب یکی از علایق مهم من؟ چی شد ک فکرش افتاد توی سرم؟ اگ نشه عایا میتونم ب چیزی ک دارم راضی باشم؟

نمیدونم!

ولی میدونم ک ب نظرم لیاقتشو دارم. این همه خدا لطف کرد، این یکبارم روش! :)

لطفن شدید و خعلی زیاد برام دعا کنین!

پ.ن: فکر میکنم برای اولین بار توی عمرمه ک ی چیزی رو خعلی زیاد میخام ک به خاطرش حالم بد شده و شبا خوابم نمیبره! فقط خداهه ک میتونه کمک کنه


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها