دیشب اول از پل با موبایلم عکس گرفتم و بعد دیدم نیاز دارم یک نفر با موهای کوتاه و باز و یک پیراهن حریر در انعکاس نور های زرد برقصد و من عکس بگیرم. آدم هایی ک میتونستن این کارو برام بکنن آدم های مزخرفی بودن و من دلم نمیخاست برای خلق کردن همچین عکسی بهشون رو بزنم و تنها عادم های مناسب و موجود چند تا دختر بچه بودن ک داشتن باهم بازی میکردن! ب زور و خواهش دوتاشونو اوردم و گفتم ازینجا بدوید ب اون طرف. دویدن اونها همانا و خلق چیزی ک دوستش داشتم همانا:)

از خوشحالی همون دیشب عکس رو پست کردم و هشتگ مخصوص خودش رو زدم اون پایین و رفتم. و دقیقن ده ساعت پیش "یک عکاس واقعی" عکس مرا لایک کرد. کسی ک میدونستم مدت هاست منو دنبال میکنه و چیزی از پیجم رو لایک نکرده بود.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها